خدای من !

رابطه ما با خداوند

 

داستان رابطه ما با خداوند

دختری با پدرش میخواستند از یک پل چوبی رد شوند, پدر رو به دخترش گفت : دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم, دختر رو به پدر کرد و گفت : من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر, پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم. 

ادامه »

بخشیدن

 

? به نیازمندان بخشیدن چه زیبا است و زیباتر از آن به کسی بخشیدن است که از ما نمیخواهد ولـــی نیاز او را میدانیم…?

آیا میدانید من کی هستم؟

 

حتما بخونید خیلی زیباست …

روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت: دختری را دیده ام و می خواهم با او ازدواج کنم. شیفته زیبایی این دختر و جادوی چشمانش شده ام. پدر با خوشحالی گفت این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟

پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت: ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست و تو نمی توانی خوشبختش کنی، او را باید مردی مثل او تکیه کند،

پسر حیرت زده جواب داد، امکان ندارد پدر کسی که با این دختر ازدواج می کند من هستم نه شما!

ادامه »

درس زندگی

 

درسهای مهم زندگی :

? چیزی که سرنوشت انسان را میسازد “استعدادهایش” نیست ، “انتخابهایش” است …

? برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی میکنیم …

? هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمی‌فهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن!

? بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، و آنچه ریخت… حسرت نخور… در زندگی اگر تلخی نبود، شیرینی معنایی نداشت.

? موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشممان را از روی هدف بر می‌داریم به نظرمان میرسند

الهی

الهی

اگر می آزمایی توان وتحملمان را زیاد کن

اگر می آموزی اِدراکمان را وسعت بده

اگر می بخشایی ظرفیتمان را افزایش بده

1 2 4 ...6 7